روانشناسی یادگیری
ملیحه حکمتیان؛ ناصر نوشادی؛ فریبرز نیکدل
چکیده
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی دلزدگی تحصیلی دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی بر اساس متغیرهای ساختار کلاس، کیفیت تدریس و حمایت عاطفی معلم بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر و پسر کلاس نهم متوسطه شهرشیراز در سال تحصیلی 96- 1395 بود. نمونه آماری به تعداد 379 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. روش پژوهش توصیفی- همبستگی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی دلزدگی تحصیلی دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی بر اساس متغیرهای ساختار کلاس، کیفیت تدریس و حمایت عاطفی معلم بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر و پسر کلاس نهم متوسطه شهرشیراز در سال تحصیلی 96- 1395 بود. نمونه آماری به تعداد 379 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع پیشبینی بود. برای جمع آوری دادههای مورد نیاز از مقیاسهای دلزدگی تحصیلی (پکران و همکاران ، 2005)، کیفیت تدریس کریاکیدز و همکاران (2000)، حمایت عاطفی معلم ساکیز (2007) و ساختار کلاس الیوت و چرچ (2001) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار spss استفاده بهعمل آمد.نتایج نشان دادند که ابعاد ساختارکلاس (جذابیت تکلیف، مرجعیت و سخت گیری در ارزشیابی) توانایی پیش بینی کنندگی منفی و معناداری برای دلزدگی تحصیلی داشتند. دیگر یافته ها حاکی از این بود که بین کیفیت تدریس و حمایت عاطفی معلم با دلزدگی تحصیلی دانش آموزان در درس مطالعات اجتماعی رابطه منفی و معنی داری وجود داشت.
فریبرز نیکدل؛ مریم دهقان؛ ناصر نوشادی
چکیده
تأکید بر ارزشهای اخلاقی بهویژه حمایت از رفتارهای اخلاقی در سالهای اخیر افزایش چشمگیری یافته است. هدف این پژوهش، بررسی اثر واسطهای استدلال اخلاقی در رابطهی خودپنداره و فراشناخت اخلاقی (متغیرهای پیشبین) و رفتار اخلاقی (متغیر ملاک) دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهر شیراز بود. برای این منظور ۳۰۰ دانشآموز با استفاده از ...
بیشتر
تأکید بر ارزشهای اخلاقی بهویژه حمایت از رفتارهای اخلاقی در سالهای اخیر افزایش چشمگیری یافته است. هدف این پژوهش، بررسی اثر واسطهای استدلال اخلاقی در رابطهی خودپنداره و فراشناخت اخلاقی (متغیرهای پیشبین) و رفتار اخلاقی (متغیر ملاک) دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهر شیراز بود. برای این منظور ۳۰۰ دانشآموز با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامهی فرااخلاق سوانسون و هیل (۱۹۹۳)، سیاهه رفتار اخلاقی سوانسون و هیل (۱۹۹۳)، آزمون رشد استدلال اخلاقی معنوی پور (۱۳۹۰) و آزمون خودپنداره راجرز (-۱۹۷۵) را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و بر اساس روش بارون و کنی (۱۹۸۶) تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها نشان داد خودپنداره (۴۲/۰-=β، 01/0P< ) و فراشناخت اخلاقی (18/0=β، 01/0P< ) بر استدلال اخلاقی اثر مستقیم دارند. همچنین خودپنداره و فراشناخت اخلاقی از طریق واسطهگری استدلال اخلاقی بر رفتار اخلاقی اثر غیرمستقیم دارند. استدلال اخلاقی بهصورت مثبت رفتار اخلاقی را پیشبینی میکند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که استدلال اخلاقی در رابطه بین خودپنداره و فراشناخت اخلاقی با رفتار اخلاقی نقش واسطهای دارد.